معرفی وبلاگ
سلام، سلامی به اندازه تمام پست ها و کامنت های این وبلاگک خوشحالم از این که یه نگاهی به با شهدا انداختید در ضمن اکثر مطالب این وبلاگو شهدا مینویسند یعنی من از خودم مطلب نمی نویسم چون فکر می کنم مطلب شهدا بیشتر به خودم و شما کمک می کنه. # اگر مطالب دارای کم و کاست هستش می تونید نظر بدید
دسته
دوستان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 84246
تعداد نوشته ها : 192
تعداد نظرات : 10
Rss
طراح قالب
GraphistThem158

عید قربان که می‌شد، بچه‌های حاجی هر گردان گوسفندانشان را در گردان خودشان قربانی می‌کردند و بساط چلوکباب و حلیم صبحانه در حسینیه برقرار می‌شد. سایرین هم به دیدن حاجی‌های جبهه، در محدوده‌ی قرارگاه خودشان می‌رفتند و عید را به آن‌ها تبریک می‌گفتند.

دسته ها : آداب جبهه
شنبه 1389/6/6 12:7

در آن زمان بچه‌ها، دو تا دو تا یا در جمع‌های چند نفره آیات و سوره‌های قرآن را در مدت معینی حفظ می‌کردند و برای این ‌کار تشویق و جریمه قرار داده بودند. مثلاً صلوات فرستادن، شهردار شدن و... عده‌ای هم برای تشویق دیگران به قرائت قرآن، ابتکاری به خرج می‌دادند. مثلاً مسابقه‌ی یافتن کلمه‌ی «لااله‌اله‌الله» در قرآن که بچه‌ها را مجبور می‌کرد کل قرآن را ظرف زمان معینی بخوانند.

دسته ها : آداب جبهه
شنبه 1389/6/6 12:5
هر وقت با او از ازدواج صحبت می‌کردیم لبخند می‌زد و می‌گفت‌: "من همسری می‌خواهم که تا پشت کوههای لبنان با من باشد چون بعد از جنگ تازه نوبت آزادسازی قدس است‌." فکر می‌کردیم شوخی می‌کند اما آینده ثابت کرد که او واقعا چنین می‌خواست‌. در دیماه سال هزار و سیصد و شصت ابراهیم ازدواج کرد‌. همسر او شیرزنی بود از تبار زینبیان‌. زندگی ساده و پر مشقت آنان تنها دو سال و دو ماه به طول انجامید از زبان این بانوی استوار شنیدم که می‌گفت‌: عشق در دانه است و من غواص و دریا میکده سر فرو بردم در اینجا تا کجا سر بر کنم عاشقان را گر در آتش می‌پسندد لطف دوست تنگ چشمم گر نظر در چشمه کوثر کنم بعد از جاری شدن خطبه عقد به مزار شهدای شهر رفتیم و زیارتی کردیم و بعد راهی سفر شدیم‌. مدتی در پاوه زندگی کردیم و بعد هم بدلیل احساس نیاز به نیروهای رزمنده به جبهه‌های جنوب رفتیم من در دزفول ساکن شدم‌. پس از مدت زیادی گشتن اطاقی برای سکونت پیدا کردیم که محل نگهداری مرغ و جوجه بود‌. تمیز کر
دسته ها : خاطرات - آداب جبهه
سه شنبه 1389/6/2 1:36

قراعت سوره‌های مستحبی قرآن بعد از هر نماز، خواندن سوره‌ی «الرحمن» در روز جمعه و سوره‌ی «واقعه» هر شب قبل از خواب، به صورت گروهی و یا تک‌تک از سنت‌های جاری در جبهه‌ها و در میان بچه‌های رزمنده بود.

منبع :کتاب فرهنگ جبهه

دسته ها : آداب جبهه
شنبه 1389/5/30 20:18

برای گشت و شناسایی و شب عملیات همه بهترین لباس‌های خود را می‌پوشیدند معمولاً لباس‌های تازه و خوش اتوتر را کنار می‌گذاشتند و آن را معطر می‌کردند و آماده می‌شدند برای شب عملیات و یا هنگام گشت و شناسایی.

منبع :کتاب فرهنگ جبهه

دسته ها : آداب جبهه
شنبه 1389/5/30 20:15

در آن زمان بچه‌ها، دو تا دو تا یا در جمع‌های چند نفره آیات و سوره‌های قرآن را در مدت معینی حفظ می‌کردند و برای این ‌کار تشویق و جریمه قرار داده بودند. مثلاً صلوات فرستادن، شهردار شدن و... عده‌ای هم برای تشویق دیگران به قرائت قرآن، ابتکاری به خرج می‌دادند. مثلاً مسابقه‌ی یافتن کلمه‌ی «لااله‌اله‌الله» در قرآن که بچه‌ها را مجبور می‌کرد کل قرآن را ظرف زمان معینی بخوانند.

منبع :کتاب فرهنگ جبهه

دسته ها : آداب جبهه
شنبه 1389/5/30 20:13
X